اندکی صبر،سحر نزدیک است

تقدیم این وبلاگ به آنهایی است که بر قله عشق پرچم خود را برافراشته اند

اندکی صبر،سحر نزدیک است

تقدیم این وبلاگ به آنهایی است که بر قله عشق پرچم خود را برافراشته اند

اندکی صبر،سحر نزدیک است

بسم الله...
پس باید زنجیر تعلق در این قفس را پاره کرد و پر گشود و پرواز کرد،پروازی که مقصدش به آبادی است و چه زیبا گفت کسی:اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر،پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد
این وبلاگ جایی برای آزردن خاطر شما نیست.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
۰۲
دی

قبله جان تویی

قبله نمایم دلم

هرجا که هوایت کنم

سجاده را پهن میکنم

دو رکعت نماز عشق میخوانم

قربه الی الله

میدانی بانو در محضر مقتدرترین پادشاه

هر گاه کسی را به دربار ملوکانه اش راه دادند

در اثنا تعظیم و ستایش شوکت و قدرتش

تقاضای کمک و مرحمت میکند

عجب پادشاه مقتدر و مهربانی است خدا

که قنوت را یادمان داد

رکعت اول را به حمد و ثنای عظمتش میپردازی

و بعد که در پیشگاهش به خاک افتادی و برخاستی

قنوت میگیری  و سپس هرچه دل تنگت میخواهد بگو

خدایا من او را از تو میخواهم

آنِ من است او و من،بدنبالش

عشق2

مانده ای ببینی ابتدای این نوشته مخاطبش چه کسی است ها!!!

خودم هم نمیدانم،

اصلاً خدایا

تو که میدانستی این عشق کار مومن را به انکار میرساند

چرا آفریدی؟

خدایا نمیخواهم کسی را در عشق تو شریک کنم

  لاشریک میگویم و  هوای او...

امان....

خدایا یا من اگر مومن واصل نشوم

اگر دعای وصال به محبوبم به آمین نرسد

مومن ِکافرمیشوم

مومن به تو،کافر به عشق

هرچند میدانم کار عاشق که از عشق گذشت به انکار میرسد

استغفرالله

الهم...

 الهم لبیک ،لبیک لاشریک لکَ لبیک

.

"تنها تو را ستودم

آنسان ستودمت که بدانند مردمان

محبوب من به سان خدایان ... ستودنی ست"

#حمید_مصدق

#خدا_بلند_مرتبه_است

#ای_عشق_بیا_زنده_به_گوریم_وگرنه

#یا_علی_مددی

۰۴
بهمن

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی ناخودآگاه ذهنم به سال ششم هجری و قضیه صلح حدیبیه رفت که در آن زمان پیامبر اکرم در نامه هایی به پادشاه ایران و روم و حبشه آنها را دعوت به اسلام کرد و شباهت اوضاع کنونی کشور و جهان اسلام و دنیا و همچنین ایمان به اینکه رهبر انقلاب هیچ عملی خصوصاً در چنین نوع و مقیاسی را انجام نمی دهند ولو اینکه مقصودی در پس این کارشان باشد من را بر آن داشت تا شخصا تدبری در شراط سال ششم هجری  و مابعد آن و تطابق آن با شرایط کنونی بکنم که برای خود بنده نتایج جالب توجهی را در پی داشت

،حال اما جالب است نگاهی اجمالی به صلح حدیبیه بیندازیم که منجر به فتح مکه و جهانی سازی اسلام ناب محمدی شد بیندازیم

در سال ششم هجری پیامبر اکرم به همراه مسلمانان عزم حج میکنند و راهی مکه میگردند که با مخالفت کفار مکی برای حضور مسلمین به مکه مواجه می شوند و در طی یک کش و قوس های فراوان و ارسال چندن فرستاده از جانب قرش و پیامبر در  در منطقه ای بنام حدیبیه پیمانی بنام صلح حدیبیه منعقد میگردد که حاوی مفاد زیر است

1 ـ قریش و مسلمانان متعهد مى‏شوند که مدت ده سال جنگ و تجاوز را بر ضد یکدیگر ترک کنند، تا امنیت اجتماعى و صلح عمومى در نقاط عربستان مستقر گردد.

2 ـ اگر یکى از افراد قریش بدون اذن بزرگتر خود از مکه فرار کند و اسلام آورد، و به مسلمانان بپیوندد، محمد باید او را به سوى قریش بازگرداند، ولى اگرفردى از مسلمانان به سوى قریش بگریزد، قریش موظف نیست آن را به مسلمانان تحویل بدهد.

 3ـ مسلمانان و قریش مى‏توانند با هر قبیله‏اى که خواستند پیمان برقرار کنند.

4 ـ محمد و یاران او امسال از همین نقطه به مدینه باز مى‏گردند، ولى در سالهاى آینده مى‏توانند آزادانه، آهنگ مکه نموده و خانه خدا را زیارت کنند، مشروط بر اینکه سه روز بیشتر در مکه توقف ننمایند، و سلاحى جز سلاح مسافر، که همان شمشیر است همراه نداشته باشند.

5 ـ مسلمانان مقیم مکه، به موجب این پیمان مى‏توانند آزادانه شعائر مذهبى خود را انجام دهند، و قریش حق ندارد آنها را آزار دهد، و یا مجبور کند که از آئین خود برگردند و یا آئین آنها را مسخره نماید.

 6ـ امضاءکنندگان متعهد مى‏شوند که اموال یکدیگر را محترم بشمارند، و حیله و خدعه را ترک کرده و قلوب آنها نسبت به یکدیگر خالى از هرگونه کینه باشد.

7 ـ مسلمانانى که از مدینه وارد مکه مى‏شوند، مال و جان آنها محترم است

اما آنچکه در اثنا این صلح هویدا می شود آن است که پیامبر اکرم علارغم آنچکه ممکن است عده ای این صلح نامه را تفسیر به عقب نشینی کنند آن را زمینه ای برای فتح مکه میگرداند و با صدور نامه هایی به پادشاهان ابرقدرت های وقت  در آن زمان که هنوز اسلام حتی در تمام شبه جزیره عربستان فراگیر نشده بود اقدام به جهانی سازی این دین بر حق می نماید و دیری نمی پاید که پس از 2سال هم مکه فتح می شود و هم آنکه مدتی بعد  اسلام تا قلب ایران و اروپا پیش می رود.(لینک مطالعه کامل صلح حدیبیه)

با این تفاسیر و آنچکه که گفته شد و با دقت در شرایط کنونی کشور و منطقه و ایضاً جبهه مقابل خویش مشابهت فراوانی را میتوان با صدر اسلام به عینه مشاهده کرد،لذا این پیام رهبر را باید با واکاوی عمیق ِصلح حدیبیه و دستاوردهای آن تحلیل نمود،و فقط و فقط با مطالعه این واقعه در صدر اسلام میتوان مشابهت نامه رهبری به اروپا و آمریکای شمالی را دریافت کرد،خواه ناخواه جهانی سازی اسلام ناب محمدی آغاز شده است و بلاشک این نامه رهبر معظم انقلاب حاوی نویدی روشن به جهت فتح الفتوح های بزرگی است که در آینده خواهیم دید،همانظور که در شرایط صلح حدیبیه و پس از فتح مکه آیه "انا فتحنا لک فتحاً مبینا نازل شد "و موید فتح الفتوح بزرگی توسط پیامبر رحمت و مسلمین بود اینبار نیز انشالله فتح مبینی در پیش خواهد بود.



پ.ن: همزمانی این نامه با قضیه توهین به پیامبر اکرم(ص) نیز از جمله نکات در خور توجه بود.

 

 

 

 

  • مسلم شهسواری
۱۸
شهریور

''ما اهل تو ایم 
هرکه تو را دوست ندارد
به جهنم''

ما یار تو ایم هر که تو را یار نداند 
به جهنم
ما عاشق لبخند تو ایم
هرکه تو را شاد نخواهد 
به جهنم

رهبر
ما سینه سپر در ره تو بوده و هستیم
هرکس که تو را سینه سپر نیست
به جهنم
ما جان به ره تو بدهیم،اشارتی کن
هرکس که نخواهد بدهد جان 
به جهنم.

  • مسلم شهسواری
۰۲
مرداد
بنام خدای مهربان


ای بالهای خسته و ای جان بی رمق
اندکی تحمل کنید، باران بند خواهد آمد
تحمل کنید،آسمان هم چون ما خسته است
.
.
.
باران
خداوند درد عشق را آفرید اما دوایی بر آن قرار نداد،مبتلایش که شوی خواهی مُرد...
وچه عجیب مرگیست،مرگ عاشقی که باید جام شوکران را از دستهای محبوب خویش برگیری و سرکشی 
و چون جام را سرکشیدی و این تن خسته ات آرام آرام سر بر زانوی مرگ نهاد و خوابید،محبوب خویش را میبینی که بر جسم بی جان تو اشک میریزد...
رسم عاشقی همین است.......رسیدن در رفتن است.


"اندکی صبر،سحر نزدیک است"
  • مسلم شهسواری
۱۸
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم


این دیوار خسته ی کعبه را دریاب یا قرص قمر

این در و دیوار مرده شهر را دریاب یا ماه منیر

یا حجة الله برای درد داشتن خنجری باید تا بر این دل زخمی زند

یا مولا زخمی بزن تا درد دوریت ما را به خود آورد.


یا مهدی


این السبب المتصل بین ارض و السماء



  • مسلم شهسواری
۰۱
خرداد

بسم الله

چه کسی میگوید رهبر من تنهاست؟

رهبر من دریاست

رهبر من غوغاست

رهبر من مولاست

رهبری

رهبر من سید علی

رهبر من آقاست.

                                               "مسلم شهسواری"

۲۹
ارديبهشت


آدمی را چه شده است که بر قله یخ زده نفس خویش پرچم عشق برافراشته است؟ و دراین هوای،هوی خواهی چنان نَفَس میکشد که انگار این غبار سنگین فتنه های شیطان را در آسمان نمیبیند،این آدمی را چه شده است که دیگر حتی ظاهر قبله را نیز نمی ستاید، او را چه شده است که نمیخواهد خدا را نیز در زندگی مدرن خویش پرستش کند،آری این بشر پر افاده که خود را به بهای لذت تن اسیر قفس ظلمانی این دنیا کرده است دوباره بت پرست گشته است،بت های عصر او دیگر نه لات و نه عزی است که این سنگ و چوب های زمانه ی او همین سحرِ جاودگران ماهریست که از آهن مرکَب هایی خیره کننده و از زن، این گوهر ناب الهی و از هرچیزی که بتواند شب و روز انسان شود بت میسازند تا ما بدون آنکه بفهمیم آنها را پرستش کنیم و هر صبح و ظهر و شامگاه به قصد قرب به آنها نیت کنیم.

آقا9

و در این هیاهوی نفس پرستی و بازار بت های عصر مدرنیسم جاهلی میبینیم غریبه ای را که هر روز با تبر ابراهیم و عصای موسی فریاد "انا بقیه الله"سر میدهد ولی در انعکاس صدای خویش جز فریاد تنهایی ،چیز دیگری نمی شنود.

آری برادر و خواهر من اکنون زمان آن است که از این گمگشتگی در زمان رها شویم و این رها شدن جز با یافتن امام زمان خویش میسر نمیشود.

بخوان دعای فرج ،دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد.

                                                   "مبین"

۱۱
ارديبهشت

هو الواحد القهار

از که میترسید؟

مگر یک سید لاغر اندام که حتی یک دستش نیز مجروح است چقدر ترس دارد؟

چرا اینقدر از "ما تل آویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم" میترسید؟

این سید چه دارد که اینقدر از سایه اش نیز میترسید؟

شما که خود را جامعه جهانی میپندارید؟

شما که خود را ولی نعمت دنیا میدانید؟

سوال عجیبی است

واقعا چرا میترسید.....؟

آقا

آری این سید چیزی ندارد

جز...

یک دل طوفانی که هرگاه اراده کند شما را در خود محو خواهد کرد
این سید یک دم مسیحایی دارد که هر وقت لب تر کند گرد او یک دنیا پروانه جمع میشود
این سید خدا را دارد...
مگر نشنیده اید چه گفته است؟
من میگویم که بشنوید چه گفته است:

"اگر عرصه را بر ما تنگ کنند کربلا را تکرار خواهیم کرد"
                                                               
                                                    "مسلم شهسواری"


۰۴
ارديبهشت

بسم الله الرحمن الرحیم


گاهی انجام تکلیف سبب میشود که آدم آستین هایش را بالا بزند و قلمش را تیز کند و بنویسد،بنویسد از آنچه عده ای فراموش کرده اند و یا میخواهند به دست فراموشی بسپارند،بنویسد و بجنگد چون جنگجویی که در میدان کارزار یک به ده فرمانده اش را پیدا کرده است،بنویسد و بجنگد چون افسری که گَرد و غبار سواران دشمن را گِرد خیمه فرماندهی رهبرش دیده است،بنویسد و بجنگد تا زمانی که دشمن سپرش را بیندازد،بجنگد و بجنگد و زخم زند و زخم بخورد تا آنزمان که پرچم اسلام را در افق آفرینش علم کند،پس بعد از آن میتواند سپر و شمشیرش را غلاف کند و قلم در دست گیرد و بنویسد از عاشقانه های یک جنگجو...

گاهی باید دیگر عاشقانه هایت را کنار بگذاری و از دردهایت بنویسی،از دردهایی بنویسی که گاهی آنقدر بی تابت میکنند که دیگر فکر هرچه عشق و عاشق است را از یادت میبرد.

از این پس در وبلاگ "اندکی صبر" رویکرد نوشتن مطالب عوض خواهد شد که در آینده این دگرگونی را خواهید دید.


جنگ


سنگینی اسلحه را بر دوش خود احساس میکند

ولی تحمل میکند و میجنگد

چرا که فهمیده است...

"جنگ ما جنگ عقیده است"

                                                                 "مسلم شهسواری"

۲۳
فروردين

بنام تو خدایا

گاهی تقدیر است که تنها باشیم...

گاهی که نیمه گمشده ای نیز پیدا میشود به پازل ما نمیخورد...

تقدیر است دیگر...

کاری نمیتوان کرد...

باید آنقدر در میان این چارچوب تنگ و تاریک دل اسارت کشید...

آنقدر اسارت کشید و قصه لیلی و مجنون را تکرار کرد

آنقدر کوه و تیشه و عشق فرهاد را زمزمه کرد

آنقدر درد کشید تا روزی که....

جدایی

...تا روزی که  نقش یک فانوس پازل عشقت را کامل کند

و چه بهای سنگینی دارد این عشق...

                                                                                   "مبین"