اندکی صبر،سحر نزدیک است

تقدیم این وبلاگ به آنهایی است که بر قله عشق پرچم خود را برافراشته اند

اندکی صبر،سحر نزدیک است

تقدیم این وبلاگ به آنهایی است که بر قله عشق پرچم خود را برافراشته اند

اندکی صبر،سحر نزدیک است

بسم الله...
پس باید زنجیر تعلق در این قفس را پاره کرد و پر گشود و پرواز کرد،پروازی که مقصدش به آبادی است و چه زیبا گفت کسی:اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر،پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد
این وبلاگ جایی برای آزردن خاطر شما نیست.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۳
فروردين

بنام تو خدایا

گاهی تقدیر است که تنها باشیم...

گاهی که نیمه گمشده ای نیز پیدا میشود به پازل ما نمیخورد...

تقدیر است دیگر...

کاری نمیتوان کرد...

باید آنقدر در میان این چارچوب تنگ و تاریک دل اسارت کشید...

آنقدر اسارت کشید و قصه لیلی و مجنون را تکرار کرد

آنقدر کوه و تیشه و عشق فرهاد را زمزمه کرد

آنقدر درد کشید تا روزی که....

جدایی

...تا روزی که  نقش یک فانوس پازل عشقت را کامل کند

و چه بهای سنگینی دارد این عشق...

                                                                                   "مبین"


۱۴
فروردين
بنام خدا

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد وغبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید،حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت:آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر،گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد


فاطمیه

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن ! این صدای روضه ی کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم

در و دیوار خانه ای مشکی است


با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ی ما چقدر تاریک است

گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است...

                                                                          

                                                 شعر:حمیدرضا برقعی

  • مسلم شهسواری
۰۷
فروردين

هوالقهار



ما برای سکون نیامده ایم

نیامده ایم که در کنار استعمارگران جهانخوار جایی نیز برای خود باز کنیم

ما آمده ایم که اتفاقاً تنش بیافرینیم

آمده ایم که اتفاقاً شورش کنیم

ما آمده ایم تا طغیان کنیم

بغض و کینه انقلابیمان را میخواهیم که اکنون تازیانه کنیم

تازیانه کنیم بر گرده جبارانی که حقوق بشرشان جز گلوله برای سینه دردکشیده ی ما ارمغانی نداشته است

جنگ ما جنگ عقیده است

نه امروز شروع شده است نه دیروز

جنگ ما جنگ خلقت انسان است و غرور شیطان

روزی شیطان فرعون بود

روزی نمرود

روزی ابوسفیان

امروز هم امریکا است....

ایستاده ایم

مهم این نیست که شیطان چه رختی بر تن میکند

مهم این است که همیشه سرخی خون حق طلبان عالم چهره از نقاب او درکشیده است

آری جنگ ما جنگ عقیده است حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد

جنگ ما به قدمت تاریخ خلقت است.

 بجنگ که پیروزی از ان ماست...


ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم....


                                                                                              "مبین"